چکیده
هدف: امروزه انحراف خلاق تنها عاملی است که میتواند منجر به خلاقیت و نوآوریهای جدید در سازمانها گردد. هدف غایی از انجام این پژوهش، ارائه مدل انحراف خلاق بهعنوان یک رفتار ناسازگار فردی با استفاده از یک رویکرد کیفی است.طراحی/ روششناسی/ رویکرد: جهت شناسایی مقولهها از مصاحبه نیمهساختاریافته با خبرگان با طرح پرسشهایی باز و با روش نمونهگیری نظری استفاده شد. تجزیهوتحلیل دادههای کیفی این پژوهش بر اساس دستورالعمل استراوس و کوربین شامل سه مرحله اصلی کدگذاری اطلاعات انجام گردید.یافتههای پژوهش: طبق نتایج، مؤلفه مدیریتی و سازمانی (شرایط علی)، فشار ساختاری (پدیده اصلی)، انحراف خلاق (راهبرد کنش/واکنش)، ویژگیهای کنشگران (زمینه)، شرایط مدیریتی و بیوگرافیک (شرایط مداخلهای) و پیامدهای مثبت و منفی در سطح فردی و سازمانی (پیامدها) استخراج و مدل انحراف خلاق توسعه یافت.محدودیتها و پیامدها: در میان بدیلهای مختلف واکنش کارکنان به دستورات مدیر، یکی از آنها سرپیچی بوده است که در این پژوهش مورد رصد واقع شد. درحالی که سایر بدیلها همچون بوتلینگ که شباهت بسیاری به انحراف خلاق دارد در پژوهشهای آتی نیز بایستی مورد توجه قرار گیرد.پیامدهای عملی: خروجی این پژوهش میتواند گامی در جهت چگونگی تکامل ایدههای خلاق کارکنان باشد.ابتکار یا ارزش مقاله: پژوهش حاضر با در نظر داشتن اشتراکات بین دو پدیده انحراف و خلاقیت، پیشفرضهای قبلی در خصوص تقسیمبندی مثبت و منفی این پدیده را درهمشکسته و انحراف خلاق را بهعنوان پدیدهای خنثی معرفی میکند.
کلیدواژهها